An open ending

۴ مطلب در مهر ۱۳۹۳ ثبت شده است

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۲۱ مهر ۹۳ ، ۲۳:۵۳
  • میم


کاش می شد با رنگ ، رنگین کمون ساخت
کاش می شد از تو ، یه آسمون ساخت ..
یه آروم  ِ آبی
پر ابر بهاری
که هر وقت دلم خواست
آروم آروم بباری ..

[چشم های تمشکی - مرجان فرساد]


  • میم
«.. اگر که صبر و شفقت نداری ،‌بدان که قلبت گشوده نیست ..»

‌ آه ..
آره ،‌ نیست .. خودمم خوب می دونم ..

  • ۰۶ مهر ۹۳ ، ۲۳:۲۵
  • میم

بیش از یه سال پیش ، توی گوشیم یادداشت کردم :
شبه . من توی ماشین نشستم. کوهسنگی چار . منتظرم هر چه زودتر سونوی امیر تموم شه ..
ته دلم دارن رخت میشورن . هوا تاریکه . همه چیز تیره است .دور از ذهن نیست در حالی که داری توی دلشوره ها و افکار خودت دست و پا میزنی ، تاریکی دور و بر ، تو رو ببلعه .
تو رو با ماشین با همه چی .

الان هم امیر دلش درد می کرد . دیشب تب داشت .. یه هفته پیش هم سرما خورده بود .. روال بیماریش مثه بیماری های پیش پا افتاده ی مختص زمستون و پاییز نبود .. مامان اینا الان بردنش پیش پزشک .
نمی دونم .. نمی دونم چرا اینقدر دلواپسم . از 3 سال پیش ما یاد گرفتیم نباید از کنار هر دل درد و تب و سرفه ش ، راحت بگذریم ..
حالم خوب نیست ..
 خیلی نگرانم ..


  • میم