85
پنجشنبه, ۲۷ اسفند ۱۳۹۴، ۰۳:۱۳ ق.ظ
اصلا و ابدا حوصله ی مرزی رو ندارم که بین دو روز کاملا معمولی قرار بگیره و
یه ور مرز بگن سال جدید و به اون یکی ورش بگن ، سال کهنه.
هیچ دلم نمی خواد درگیر نو شدن سال بشم و فکر کنم به سالی که گذشت و اتفاقاتش و سال اینده و باید ها و نباید هاش.
دوست دارم این روزها تند و تند از پس هم بگذرن و تموم شن. خوب باشن و خوب تموم شن.
+
اومدی و روی مبل پذیرایی خونه ی ملیکا نشستی.
یه سال پیش حتی فکرشم نمی کردم ببینمت .
- ۹۴/۱۲/۲۷